شباهت...😐
😂الهه اکبر این همه شباهت؟
😂الهه اکبر این همه شباهت؟
♥سیاه قرمز 🖤پارت7
♡ وای خدا فکر کنم بلند شه میکشمون
☆ واای سرم خدا چی شد اخخ ( اناناس:« هییچ عزیزم مرینت گل کاشت)
☆ نننن مرینت اگه دستم بهت نرسه خفت میکنم پاشدم یه برگه بود برش داشتم داخلش نوشته بود معذرت میخوام ولی امروز روز شوخی هیچ کدومتون تقویم نگاه نمیکنید همین بلا سرتون میاد یه داد بلندی زدم وقتی بلند شدم دیدم مارک با سر وعضع نا جور داره حرف میزنه میاد پیش من خدا شفاش بده(اناناس:« امیـــــــن مخصوصاً خودتو 😂)
☆ مردم وجی دارن منم کله پوک دارم)
❤سیاه قرمز🖤پارت۶
(ادری☆مری♡)
♡ الانه دو هفته هست ادرین خونه ما هست
بریجت:« مرینت میگم ادرین خواهر برادر نداره؟.
♡ نمیدونم بیا بریم ازش بپرسیم
بریجت:« باش بریم
☆ مرینت اومد گفت خواهر یا برادر نداری منم گفتم اره دارم اسمش ادرینا رینا یه برادر هم دارم مارسی دکتر
♡ اها خیلی هم خوب
☆ ممنون
الیا:« امروز داشتم میرفتم ببرون دیدم نینو داره کلویی بوس میکنه چند روز فهمیدم عاشق نینو شدم ولی جلوش نشون نمیدم انقدر عصبی شدم یه اهنگ غمگین گذاشت رفتم نمیدوستم گجا میرم فقدر میرفتم بعد بارون اومد انگار اسمونم مثل من حالش گرفته
ساردین:« سلام من ساردین ( بهار:« شما فامیلیش یه چی فکر کنید هیچی پیدا نکردم)
هستم من پسر خاله ی مرینت هستم با خواهرم جولیا تازه اومدیم فرانسه الان میخوایم بریم یه سری به مرینت بزنیم راستش من عاشق بریجت شدم دختر باهوش خشگلی هست میخواد بشه معلم
خیلی قشنگن ببینم تنبلیم نشد میکشم میزارم😁
پ.ن: منتظر نباشید تنبلم😐
خب خب مشاهده مینمایید
راستی میبینید فعال شدم تعجب نکنید اومدم تلافی این چند ماه😂
دومی و آخری آشنا بودن؟😐
قبلا پروفم بودن یادش بخیر هعیییییی😐💔
سلاممممممم
دلم براتون تنگولیدددد
بغل کردن و فشار دادنتون*
خب پی بردم طنز نویسیم بهتر از داستان نویسیمه😐💔
بروید ادامه
❤سیاه قرمز 🖤 پارت 5
(ادری☆ مری♡)
سه روز بعد••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
☆ خب مرینت یه لحظه میشه بری موبایل من بیاری
♡ بله باش داشتم میرهِرم بالا میگفتم ادرین.گور به گور شده مگه من کلفتت هستم ها یهو با دهن افتادم وای زیر پام سر بود
☆ خب قبل ازاینکه به مرینت بگم بره گوشی بیاره رفتم
فلش بک••
خب مایه ظرف شویی روغن ماشین و خوراکی اها عالیی شد قبل از اینکه کسی بره بالا پله چهارمی اندازه دمپایی مرینت از همون چیزی که گفتم زدم که بهش بگم بره گوشیم بباره تا تلافی کنم امیدوارم پاش نشکنه( اناناس:« خاک تو سرت این چیزی که تو درست کردی به جز پاش دستش کمرش سرشم میشکنه) (☆ گمشو تو هم ببند)
(اناناس:« ازما گفتن بود)
پایان فلش بک•••••'''
اوه ه صدای جیغ مرینت اومد اهه مرینت واای چیشد یهوو
♡۰ اخخخ پام کمرم سرم دستم هیچی لیز بود افتادم
تام:« عزیزم بیا بریم دکتر
مارک:« اِ بابا من خودم دکترم بیارینش رو تخت خب
♡ واای ننه پامم
☆ واای همش تقصیر من بود گفتم گوشیم بیارید ببخشید خانم دوپن اقای دوپن
تام و سابین هم زمان:« پسرم اشکال نداره چیزی که پیش میاد(تمشک:« خدایی مامان من بود صدتا حرف به من اون میزد من که بیشتر میگفت خاک توسر دست پاچلفتیت خاککک ببین این دختر از این یاد بگیر از اون یاد بگیر😂)
☆ اخ نقشم گرفت ولی فکر کنم پاش شکشت هر هر دعفه اخرت باشه با من شوخی میکنی
❤سیاه قرمز 🖤پارت 4
(مری♡ ادری☆)
☆ پدر برای چی میخواهی بری لیون
گابی:« پسرم برای.شرکت تو برو پیش یکی از دوستام اقای دوپن دوتا دختر داره بایه پسر
☆هوفف باش
♡ بابا کی میاد این مهمون
تام:« الان میرسه
☆ وسایلم جمع کردم سوار ماشینم شدم راننده هم همون گوریل انگوری داره من میبره پیش اقای دوپن