رمان 💖🖤مریکت🖤💖15p

꧁☬𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔☬꧂ · 18:24 1400/06/08

سیلام 😐🤍⚪

سخنی ندارم برین ادامه 🤍⚪

 

I was five and he was six We rode on horses made of sticks

پنج ساله بودم و اون شیش ما اسب های چوبیمون رو می تازوندیم

He wore black and I wore white… He would always win the fight

اون سیاه می پوشید و من سپید اون همیشه توی جنگ برنده بود

Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground

اون به من شلیک می کرد بنگ بنگ من به زمین می خوردم… بنگ بنگ

Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down

اون صدای مهیب؛ بنگ بنگ عشق من بهم شلیک می کرد بنگ بنگ

Seasons came and changed the time When I grew up; I called him mine

فصل ها هی اومدن و زمونه عوض شد وقتی که بزرگ شدم گفتم بهش که تو مال منی

?He would always laugh and say Remember when we used to play

اون همیشه می خندید و می گفت؛ بازی هامونو یادت میاد؟

Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground

من بهت شلیک می کردم بنگ بنگ تو می افتادی زمین بنگ بنگ

Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down

اون صدای مزخرف! بنگ بنگ من همیشه بهت شلیک می کردم… بنگ بنگ

Music played; and people sang Just for me… the church bells rang

موزیک نواخته شد آدم ها آواز خوندند کلیسا فقط واسه من ناقوس زد

Now he’s gone; I don’t know why And till this day sometimes I cry

حالا اون رفته و من نمی دونم چرا و تا این روز بعضی وقتا؛ می زنم زیر گریه

He didnt even say goodbye… He didnt take the time to lie

اون حتی یه خداحافظی هم نکرد حتی وقتی هم نگذاشت تا دروغی بگه

Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground

اون به من شلیک می کرد بنگ بنگ من به زمین می خوردم… بنگ بنگ

Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down

اون صدای مهیب بنگ بنگ عشق من بهم شلیک می کرد 

 

 

💖🖤marichat🖤💖

(جو گیر شدم) 


انچه گذشت:کتتتتتتتتتتتتتتت

اکوما وارد حلقه کت شد!!! 


★هاکماث بنفش، مری صورتی، کت نوار سبز کت بلانک ابی کمرنگ★

نههههههههههههههههههههه 💔💔💔

کت بلانک میخوان معجزه گرت رو بگیرن و نزارن به پرنسست سر بزنی؟؟؟؟ من بهت قدرتی میدم که بتونی هرکس که قلبتو شکسته نابود کنی! 

ن... نه.... تو نمیتونی.... نمیخوام شرور شمممم.... ازم دور شووووو... من یه شرور نیستمممم

تو همیشه یه شرور درونی داشتی کت نوار ولی ازادش نکرده بودی

نه کت به حرفش گوش نده 😨😭

تو با این قدرت خونوادتو دوباره برمیگردونی

اههههههه(داد😐💔) متاسفم مری 

نهههههه 😭😭😭😭😭

نگران نباش پرنسس من به تو اسیبی نمیزنم🤍 هدف من لیدی باگ و پدرم و فوی پیره 😈

کت نوار نه ترو خدا 😭😭😭💔

من دیگه کت نوار نیستم... من کت بلانکم 😈

کت بلانک از اوجا رفت و مرینت تبدیل شد و خواست پیشی کوچولوشو نجات بده! 

کتتتتتتتتتتتتتتت

اوه ببین کی اینجاس... لیدی باگ چرا انقدر ترسیدی؟ 😏 

کت منو ببخش 💔 من باهات بدرفتاری کردم 💔 لطفا بزار کمکت کنم 😭

من احتیاجی به کمک تو ندارم.. من الان ازادم و تو رییس من نیستی 😏💔

★بعد از ساعت ها جنگ سرو کله عامو هاکی پیدا میشه 😐🤍★

اوه لیدی باگ 😈 میراکلست رو تحویل بده وگرنه عزیزانت کشته میشن 😈😈

هاکماث تو هویت منو نمیدونی پس نمیتونی تهدیدم کنی 😐

او واقعا؟....... 

کاتتتتتتتتتتتتتتت 😐🤍

اهم :

انچه خواهید خواند: من... من نمیتونم باور کنم 💔

نههههههههههههههههههههه💔💔💔

عاشقتم 😭😭😭

برا بعدی 7 لایک و کامنت 🤍🤍

بای بای