سیاه قرمز پارت5
❤سیاه قرمز 🖤 پارت 5
(ادری☆ مری♡)
سه روز بعد••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
☆ خب مرینت یه لحظه میشه بری موبایل من بیاری
♡ بله باش داشتم میرهِرم بالا میگفتم ادرین.گور به گور شده مگه من کلفتت هستم ها یهو با دهن افتادم وای زیر پام سر بود
☆ خب قبل ازاینکه به مرینت بگم بره گوشی بیاره رفتم
فلش بک••
خب مایه ظرف شویی روغن ماشین و خوراکی اها عالیی شد قبل از اینکه کسی بره بالا پله چهارمی اندازه دمپایی مرینت از همون چیزی که گفتم زدم که بهش بگم بره گوشیم بباره تا تلافی کنم امیدوارم پاش نشکنه( اناناس:« خاک تو سرت این چیزی که تو درست کردی به جز پاش دستش کمرش سرشم میشکنه) (☆ گمشو تو هم ببند)
(اناناس:« ازما گفتن بود)
پایان فلش بک•••••'''
اوه ه صدای جیغ مرینت اومد اهه مرینت واای چیشد یهوو
♡۰ اخخخ پام کمرم سرم دستم هیچی لیز بود افتادم
تام:« عزیزم بیا بریم دکتر
مارک:« اِ بابا من خودم دکترم بیارینش رو تخت خب
♡ واای ننه پامم
☆ واای همش تقصیر من بود گفتم گوشیم بیارید ببخشید خانم دوپن اقای دوپن
تام و سابین هم زمان:« پسرم اشکال نداره چیزی که پیش میاد(تمشک:« خدایی مامان من بود صدتا حرف به من اون میزد من که بیشتر میگفت خاک توسر دست پاچلفتیت خاککک ببین این دختر از این یاد بگیر از اون یاد بگیر😂)
☆ اخ نقشم گرفت ولی فکر کنم پاش شکشت هر هر دعفه اخرت باشه با من شوخی میکنی
♡ پوز خند رو لب ادرین بود فکر کنم تلافی کرد باشه پس بشین من بد ترت میکنم
مارک:« چیزی نشد در رفته پوماد فلان قرص فلان خوبش میکنه خب بیا بندازمش جاا
♡ننن درد داره نن
مارک:« بچه ها دست پاش بگیرین این پارچه هم بزار ین تو دهنش خب یک دوسه جیغغغ خب خوب شد بفرمایید بروید
♡جیغغغ وایی الهی خیر نبینی ادرین مارک انشا الله چاق بشی زن گیرت نیاد😅😁
☆ خب با الیا نینو رفتیم یه اب هویج بستنی زدیم تو رگ بعدم نینو عاشف کلویی دختر شهردار پاریس شد 🤦🏻♀️ (اناناس:« خدا وکیلی نینو با خودت چند چندی)
نینو:« به تو چه اناناس با بیل افتاد دنبال نینو تا اینا هم بکشن برین ادامه
♡ خب ادرین بیا یه لحظه
☆بله
♡ بریم شهر بازی تونل وحشت ترن هوایی
☆ باش بریم
♡ اول رفتیم ترن من الیا جیغ میزدیم هی میپریدیم بغل ادرین نینو و
☆ من نینو رفتیم تونل وحشت مثل دخترا جیغ میزدیم میرفتیم بغل مرینت الیا
♡ خوب شد اینم تلافی ادرین نینو حالشون خیلی بد شد رنگشون پرید براشون اب معدنی خریدیم
ولی ما ترن به اندازه پسرا نترسیدیم
☆ حالم خیلی بد بود ترسیده بودم رنگم پریده بود اب خوردم بهتر شدم رفتم خونه همون خونه مری اینا
نینو:« حالم بیش از حد بد بود رنگم شد مثل کچ دیوار بعد اب خوردن یکم بهتر شدم رفتم خونه خودم
البالو :« خدایی شمااز ترن نمی ترسین از تونل وحشت..میترسین خااکک تو سرتوننن مثلا پسر هم هستین خاکک
☆ دست رو دلم نزار خون.
خدافظ لاوام به خدا دستم کنده شد اونایی که نویسنده هستن خودشون میدونن ۶تا نظر دستم کنده شد لطفا نظر بدین