p6زندگی راز آلود من+سوپرایزی که داشتم
خوب،دیگه قبل اینکه برید ادامه سوپرایزو بدونین
به 3 نفر اولی که نظر میدن من پارتارو تقدیم می کنم به اونا
هلن_فیلیسیا
همین دونفر ببینم بعدیا کین😁
ادامه مطلب👇
مرینت
رسیدم و یه سلام به مامان کردم و رفتم تو اتاقم و رو تخت ولو شدم...
که یهو ویز اومد:مرینت دوتا موضوع هست که راجبش باید حرف بزنیم
مرینت:باشه
ویز:1 تو این یه هفته مطمئنن کوامی هاگ ماث بی هوش میشه و ما می تونیم ردش رو بگیریم.
مرینت:خوب من با این موضوع مشکلی ندارم.
ویز:2 من اونروز که تیکی بیهوش شده بود و بلک هم همین اتفاق براش افتاده بود نزدیک بود اسم اصلیت رو لو بدم استاد فو به من گفت که وقتی اسم اصلی یکی از قهرمانارو پیش اون یکی نزدیک بود لو بدی،باید کشف هویت شه.
مرینت:چی؟...ویز تو چی میگی؟این امکان نداره خوب ولی چون استاد فو گفته باشه.
برای کت پیغام گذاشتم که صبح ساعت 6 بیاد برج ایفل
آدرین
رسیدم خونه تمرین گیتار کردم و به کلاس شمشیر زنی رفتم و گفتم یه هوایی بخورم تبدیل شدم که دیدم لیدی یه پیغام گذاشته که صبح ساعت 6 بیام برج ایفل از خیر گردش گذشتم و گفتم بخوابم چشمام رو هم رفت و خوابم برد(مرینت خوابه ها)
برای پارت بعدی محدودیت کامنتی نداره😐ولی اگه بی کامنت بری من می دونم و تو😑😐🔪🔫🔫