تصویر هدر بخش پست‌ها

⭐ستاره میراکلس⭐

وبلاگی پر از عکس،کمیک،جک میراکلس،تعوری، داستان و..... وقت درخشش میراکلسه!

P14زندگی راز آلود من

| Zainab

اممم یه سلام گنده به همتون:)

و یه سلام گنده تر به اوتاکوها.میراکولرا.و ارمیاااااا:)

برین ادامه حیح

*آدرینا*

یه زنگ به پدر زدم که بگم دیگه نزدیکم و خودم رو سرد نشون دادم تا اخلاقش رو بفهمه 

ادرینا:سلام پدر

گالیله:سلام دخترم خوبیـ؟(با اشتیاق:-|)

ادرینا:بله!ممنون شما خوبین؟(بی احساس)

گالیله:ممنون

قطع کردم پدرم خیلی مهربون بود اما من برجکش رو زدم با خاک یکسان کردم‌.مهم نیست(عا:|||)

                                   گالیله

رفتم به آدرین گفتم که باید یه دختر وقتی میری دنبال خواهرت همراهت باشه

ادرین

کی بهتر از مریـ‍ـــــ😐ــــنت(و د ف؟=|)

مرینت

اون...اون...یه پسر بود که کپی برابر با اصل من بود

پسره:مورد پسند واقع شدم؟

وارفتم برای اینکه کم نیارم گفتم:دیدن خر صفا داره(حیحی•-•)

پسره نیشش وا رف

پسره:ببخشید شوخی کردم شما از کی تو پاریس هستید؟

مرینت:من از بچکی اینجا بودم

پسره:پس باید خانواده ی دوپنچنگ رو بشناسید

مرینت:چی؟تو الان چی گفتی؟!من مرینت دوپنچنگ هستن و شما کی باشید؟

پسره:من مارکو دوپنچنگ هستم و فهمیدم که خانواده ی دوپنچنگ خانواده ی واقعیم هستن

مرینت:خاب بیا بریم البته من ماشین نیاوردم

مارکو:باشه.تو ماشینت چیه؟یا از این خانواده فقیرایین؟

مرینت:خفه شو(یه اینجوریشو به لایلا می گفتی:|||)

وقتی رسیدیم خونه بابا و مامان گفتن:مارکو مارکو جان پسرم 

گریه می کردن و نوبتی بوسش می کردن که ادرین اومد

مرینت:به خرمگس معرکه لعنت همیشه باید وقت و بی وقت بیای؟:/

ادرین

دیدم کنار مرینت یه پسر بود که شبیه مرینت بود احتمالا داداششه(جوووون باهوش کی بودی؟😂)

ادرین:مرینت (و همه چیزو میگه.حوصله مدارم بگویم تازه بیدار شدم و خواب دارم:|)

رفتیم فرودگاه

داداش مرینت با دیدن ادرینا دهنش باز بود(خدایا منو گاو کن از دست اینا:/)

 

خب عیدتون پیشاپیش مبارک^^برا بعدی هیچی چون فعلا عیدی میدم:)

دوستون دارم یه عالمهههه هر چی بگم بازم کمه😂^^