تصویر هدر بخش پست‌ها

⭐ستاره میراکلس⭐

وبلاگی پر از عکس،کمیک،جک میراکلس،تعوری، داستان و..... وقت درخشش میراکلسه!

رمان 💖🖤مریکت🖤💖 پارت ۱ ( ویرایش شد )

| ꧁☬𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔☬꧂

سلام

ساعته یک شبه و من دارم رمان میدم 😐

نطرات پنج تا نشد ولی خب من اینجوریم دیگه 😎 سخت نمیگیرم 😎

خب این پارت ازمایشیه 😀

برو ادامه 

 

ادامه مطلب

نظر دهیدلایک کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کرم ریزم خو چه کنم 😎😂

برین ادامه 😀 

نظرات خودم حساب نی 😎

رمان جدید ( اولین رمانم ) 😐

| ꧁☬𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔☬꧂

سلاممممممم😁

رمان اوردمممم😁

مشخصات : 

نام : 💖🖤مریکت🖤💖

نوع شیپ : مریکت ـــ لیدی نوار ـــ ادرینت ( این دو شیپ اخر ، اخرای داستان میان )

تعداد فصل : یک 

تعداد پارت : نا معلوم ( نمد چند پارته 😐 )

خلاصه داستان : نوموگم چون داستان کامل لو میره 😀 😐

برا پارت ۱ پنج نظر میخوام

بابای 😁😁

تعوری ( اولین پستم به عنوان نویسنده بعد معرفی )

| ꧁☬𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔☬꧂

هلووو 😁 

من دوباره اومدم 😊 همونطور که از عنوان معلومه یه تعوری دارم 😊 تعوریه من درمورد مرگ ایمیلی ( زن گابریل و مادر ادرین ) و سنتی مانستر بودن ادرینه 😀😁 اهم اهم ( وجی : گلو باز میکنه 😐 ) :

به نظر من مادر ادرین اصلا به دلیل استفاده از میراکلس طاووس نمرده 😐 حتما میپرسین چرا ؟؟ خب چون اولین باری که گابریل از میراکلس پروانه استفاده کرد ویز فهمید 😐 

حالا میرسیم به سنتی بودن ادرین که به نظر من کاملا اشتباهه 😐 حتما باز میپرسین چرا؟؟ خب ۱ ــ اگر ادرین واقعی مرده بود چرا از همون اول گابریل نمیومد هاکماث بشه و وقتی ادرین مرد دنبال میراکلسا باشه تا پسرشو برگردونه 🤔 ۲ ــ هولدر میراکلس طاووس فقط میتونه یک سنتی مانستر درست کنه نه بیشتر 😊 حتما بازم میگید چرا ؟؟ درسته که در قسمت هیولای میراکلس خور ( اسمش و قسمتش یادم نی همونی که استاد فو گند زده بود ) دیدیم که یه سنتی مانستر دیگه هم بوده ولی اگه دقت کنید میبینید اون سنتی مانستر مال زمان ۱۰۰ سال پیش بوده 😐😯 تازه اون توی یه لایه از سنگ گیر افتاده بود 😁 ۳ ــ ادرین احساسات داره ۴ ــ اگه ادرین سنتی مانستر بود پلک به راحتی میفهمید و میرفت با استاد فو میگفت ۵ ــ اگه ادرین سنتی مانستر بود مایورا میفهمید اون کت نواره و مجبورش میکرد میراکلسش رو پس بده 😊

پس نتیجه میگیریم ایمیلی از میراکلس طاووس استفاده نکرده و ادرین یه سنتی مانستر نیست 😄😊😎

نظر نشه فراموش              لامپ اضافی خاموش

بای بای مای فرندز

🖤نویسنده جدیدم🖤

| ꧁☬𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔☬꧂

٭ وی اب دهن خود را قورت میدهد و استرس دارد ٭

سلام😊 نویسنده جدید هستم 😁

نام : لیدی نوار 

سن : نوموگم

قد : ۱۵۶

وزن : نوموگم ( بین لاغر و متوست 😐 )

علایق : میراکلس ــ این وب بسی زیبا و نویسنده هاش 😍 رایانه و ....

تنفرات : افراد فضول ــ دروغگو ها ــ لایلا راسی 😡 

امیدوارم بتونیم دوستان خوبی بشیم 😊

عکس داستان دار

| 🍫Helen🍫

خب داستان این عکس از این قرار است

ناتانائیل خدا میداند چه میکشد آدرین از آهنگ های نینو تعریف میکند مرینت لبخند شیطانی میزند خدا رحم کند آلیا هم خودتون ببینید😂(دست مرینت رو نگاه😂) جولیکا محو رز است رز هم محو خودش (شعر شد😐)الکس شوالیه شده و قر میدهد چیز یعنی با هوا میجنگد میلن دل بری میکند ایوان در هپروت سیر می‌کند کلویی مادر خانده شده قیافه اش دیدنی ست مکس به قصد کمک از نردبان بلا رفته اما کیم به قصد کشتن کافی است میله را به مکس بزند تا پرت شود آن ور دنیا 

بله قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید زیرا نقش بر زمین شده و می خندد 😐😂

خب خدانگهدار 👋