💘رمان 💔عشق رویائی 💔
های گایز 💘💔
امروز رمان عشق رویائی را آوردم پارت اول 💔💘
بپر ادامه مطلب 💘💔
💔رمان عشق رویائی💔 پارت اول💔
از زبان مامان مرینت : مرینت،پاشو،نمیخوای روز اول سال آخر کلاس دیر برسی که از زبان مرینت : باشه مامان وای امسال خدا میدونه چی میخواد بشه لایلا هست،کلوئی هست،بد تر از همه کاگامی، هم هست،از زبان تیکی : یک لب خند زدم و گفتم مرینت تو بیشتر چون هر کدومشون باشن به آدرین نمیرسی نراحتی از زبان مرینت : اممم هم نه هم آره کلوئی دختر بدی نیست فقدر خیلی مغرور و جسور هست کلوئی یکبار که ابر قهرمانش کردم خیلی مهربون بود کاگامی هم دختر خوبی هست ولی خوب چون آدرین دوست داره من آدرین هم دوسش داره برای همین،که باهاش رقابت میکنم،و لایلا اون،که اصلا اون خود شرارت هست وای ساعت،8 شد چرا بهم،نگفتی تیکی : تو یک ساعته داری حرف میزنی نمیزاری من حرف بزنم از زبان مرینت : رسیدم،مدرسه من باید میز آخر میشتم،خیلی بد بود تنها نشتن به آسون نگاه کردم آسمون روز من انگار که شب شده بود خونه گوشیم زنگ زد رفتم دیدم که یک دفعه ؟
پارت بعدی را خیلی زود میزارم بای💓