مدرسه ابر قهرمان ها🆚مدرسه ابر شرور ها p5
| 🍫Helen🍫
سلام ببخشید دیر دادم 😐
برید ادامه
از زبان خودم
بعد یه هفته که بیشتر و بهتر با قدرت هامون اشنا شدیم.
امروز...
خب امروز روز کاملا ساکتی بود
بی بو بی بو(مثلا آژیره 😂 )
منتظر بود من بگم 😐😂
راشل: بدویددددد تو سالن مدرسه 😵
مرینت : کریستال نقره ای 😦
رزالی : بلایی سرش اومده ؟ 😵
کلارا : انقدر حرف نزنید بدویددد
همه رفتیم سالن مدرسه این آژیر نشونه چیز خوبی نبود اگه بلایی سر کریستال نقره ای بیاد...
مدیر مدرسه : آروم باشید !
آملیا : چه اتفاقی افتاده؟
مدیر مدرسه : متأسفانه کریستال نقره ای داره میمیره 😞
آدرین : وای نه 😣
همه دخترای مدرسه : جیغغغغ(😐😂)
آدرین : کر شدم 😐
کلارا : کر شدن رو بزار کنار 😐 حلا باید چیکار کنیم؟
مدیر مدرسه : باید برای یه جنگ بزرگ اماده بشیم !
تماممم😃یاح یاح خوب جایی تمومش کردم
کامنت ندید پارت بعدی رو نمیدم😐😁