⭐ستاره میراکلس⭐

سلامی دوباره بر شکلاتانم🍫🍫

برین ایدامه🍪🍪🍪

از زبان فیلیکس
عجب ذات کثیفی دارم من😐
پیشنهاد خودم بود که برم دنبالش بعد انداختم گردن بابا و عمو🤭
الانم نزدیک خونشم😅خوشم میاد مثل خودم به زندگی مستقل اعتقاد داره،برعکس آدرین و آدرینا که هنوز با عمو و خالن این دوماه قبل اومدن خونه گرفته...منم که خدای شانس،خونه ی مادرجون پدرجون رو به نام من زدن😐😁البته من خونه جدا دارماااا ولی خب...دست رد که نمیشه به سینه ی آقاجوم بزنم!
شترررررررغ
یااااخدا صدای چی بود؟از خونه ی آدریانا که نبود بود؟😱😱
ماشینو زدم بغل و سریع پیاده شدم میدوییدم عین اسب...
از زبان نویسنده:
فیلیکس همچین میدویید انگار نه انگار خونه ی آدرینا یه کوچه اون ورتره و با ماشین زودتر میرسه پسره ی هولِ روانی😐😑
انقدر دویید و دویید تا سرکوهی چیز ببخشید سرکوچه رسید..‌‌
اینم شخصیته من ساختم انقدر هول؟دیوانه!آخه من چ....
از زبان ناآرام(وجی ارشد نویسنده):
این خوددرگیری داره ووولللششش به من گوش کنین....
خب فیلیکس رفت و رسید سرکوچه بعد خودشو زود رسوند دم در خونه آدریانا ولی ای دل غافل،فیلیکس کلید نداره که!
تصمیم گرفت که به آدریانا زنگ بزنه ولی اون جواب نمیداد،خیلی نگران شده بود تا حدی که...
از زبان فیلیکس:
عه ناری جان خودم میگم...
هرچی زنگ میزنم جواب نمیده،کم کم نگران شدم،یعنی نگران بودم نگران تر شدم،آخه چیشد؟اون صداهه چی بود؟لصلا ازینجا بود؟واستا ببینم فکر کنم ساختمون نگهبان داره!در زدم....در زدممممممممم نخیر انگار نداره😐😐😐😐😐😐😐
خب چاره ای نیست باید از دیوار برم تو...
یا ابرفض!چه سیم خارداریم کشیده...!اینجوری نمیشه!!!😕
واستا ببینم!دیروز آقاجون یه دسته کلید به من داد.‌‌.‌.
فلش بک به دیروز:
👴🏻پسرم من یه چندروزی میرم با دوستام سفر،این دسته ‌کلید دست تو امانت،چون بیشتر از چشام به تو اعتماد دارم....🗝🔑
💛چشم آقاجون،لطف داری ولی این کلید کجا هست؟
👴🏻کلید همه جا!
💛هان؟
👴🏻کلید تمام عمارت های آگرست و خونه ی آدریانا!
💛نه بابا!چه زیادن!حالا چرا مال آدریانا دست شماست؟
👴🏻دیگه دیگه...
💛اوکی هرچی آقاجون حواسم بهش هست....
👴🏻میدونم!
پایان فلش بک...
من دیوانه ی آلزایمری کلا یادم رفته بودااا!ولی انصافا کدومه کلیدش؟اینهمه کلید هست.... باید جدید باشه چون عمارتا قدیمین قفلاشونم قدیمی ترن....
🗝🗝🗝🗝🗝🗝🔑🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝
فکر کنم اون طلایی،باید امتحان کنم...
🔐➡️🔓
باززز شد!خدایا شرکککککک چیز شکرررررررر
رفتم داخل،خاک تو سرم!در ورودی خونه چرا بازه؟
💛آدریاااناااا؟خانم خانما؟کجا غیب زده...‌‌.‌
💙فیلیکس!😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
💛عه؟آدری؟چیشدی؟چرا گریه میکنی؟
💙مون دنسررررررر😭😭😭😭😭😭😭😭
💛مُرد!؟؟🤨🤐🤨😑🤐🤨😑🤐🤨😑🤨
💙نههههههههه!دزدیدنششششششش😭😭😭
💛وات دِ فااااز!چرا باید یه ماهی رو بدزدن!!!!!
💙مون دنسر آخرین ماهی از نژاد خودش بود!
💛هااان😲😲😲😲😲😲😲😲😲😲😲
💙جکی بهم دادش!چون من بهترین فرد برا نگهداریش بودم😭💔
💛جکی؟🤨🤨😑😑😠😠(#غیرت)
💙آره،دوستم بود همون دختره که باباش حامی حیوانات بود😭
💛آها اوکی😐
💙بیشرفا پنجررو شکوندن برش داشتن بعدم گاز آشپزخونرو پرت کردن گاز ترکیده خورده به یخچال یخچالم پوکیده😑😭💔
💛اوه اوه! تو خوبی؟
💙نههه😭😭😭😭😭💔
📱📱📱📱زنگ گوشی فیلیکس "دریاچه قو"
💛الو آدرین؟
💚الو؟فیلیکس کجایی؟آدریانا هم که جواب گوشیشو نمیده!
💛من الان پیش آدریم تو خونش....
💚واااات!اونجا چیکار میکنی؟خب چرا نمیاین؟
💛اومدم دنبالش،ولی اینجا یه فاجعه رخ داده😐
💚فاجعه؟😲🤨
💙😭😭😭😭مون دنسرررررر
💚آدریِ که داره گریه میکنه؟مون دنسر مُرده؟
💛نه دزدیدنش....آشپزخونرم پکوندن😐😐 
💚نگگگگگگوووو!آدری خوبه؟😲😲😲😲
💛از لحاظ جسمی آره ولی روحیش همچین....
💚ولی واقعا باید بیاین،اینجا خیلی کار داریم😐
💛یه جوری میارمش،به من میگن فیلیکس😎
💚اوکی زود بیاین!
💛چشممممممممم!
💚💛بای!
💙😭😭😭😭😭😭😭😭😭عر
💛آدریانا......میدونم ناراحتی ولی کلی کار ریخته سرمون،ناسلامتی روز اول کاریمون تو شرکته و شرکت یه هفته بسته بوده درخواست ها خیلی زیاده.....
💙بدوووون من برووو!😭😭😭😭
💛بیخیال،بدون تو؟نه دیگه شما بانوی اول شرکتی نمیشه نیای!
💙فیلیکس!فرض کن لوسی رو دزدیدن تو میرفتی شرکت؟😭💔
💛نع😐💔
💙خب پس زررررررر نزن😭😭😭💔💔💔😭😭😭
💛آدری؟تو بیا من قول میدم که خودم شخصا قضیه مون دنسرو پیگیری کنم...
💙ق‌‌‌...قول؟
💛آره قولِ قول قربونت برم پاشو بریم🙂
💙آخه،آرایشم...
💛خیلی جیزی نشده،بیا تو ماشین درستش کن بدو...
💙اومدم💔
از زبان آدریانا:
وای مون دنسسرم‌‌....💔
ببخشید مراقبت نبودم مامانییییی💔
عه فیلیکسو نگا،عه منو نگا،عه چه ست شدیم😍
لباس فیلیکس
خاک ت سرت آدریانا این فکرا چیه تو این اوضاع!؟( الاحق و الانصاف که نیمه ی دیگه ی فیلیکس خودتی)
💛خانم خانما؟کجا سیر میکنی سوارشو🙂😐
💙عههه وای شرمنده ببخشید حواسم پرته ولی ماشین کو؟
💛ام،فکر کنم یه کوچه اون ور تر گذاشتمش😅😂
💙دیوانه😑(ناآرام:واقعنم!)
💛همینجا بایست میرم میارمش😅😂😐
💙اوکی‌....
فیلیکس رفت تا ماشینو بیاره منم تو این فاصه صدای گوشیمو باز کردم،منتظر فی بودم که گوشیم زنگ خورد،ناشناسه!
💙الو؟
🗡سلام،آدریانا سان؟!
💙شمایی کاگامی جان؟!(سان،جان😂)
🗡آره عزیزم،آدرین سان شارژ گوشیشون رفته با شما کار داره...
💙عه خب گوشیو بدین بهش....
🗡باشه،از من خداحافظ!
💚الو خواهری؟😥
💙جانم داداش؟🤨
💚روبه راهیی؟😰😰
💙نع روبه موتم💔😐
💛زبونتو گاز بگیر و سوارشو بریم😑👅
💙عااا...
💛آدرین،آدری حالش خوبه قطع کن ما داریم میایم،بای😐
💙💚صبر کن!~~~~~~~گوشی قطع میشود~~~~~~~~~
💙تف ت روحت
💛من؟😐💔
💙چی چیز نه...‌
💛اوکی سوارشو بریم😑
از زبان: ----
آخه طراحی معماری هم شد رشته؟ من طراح خوبیم ولی طراحی معماری رو به زور بابام رفتم،امروزم کلی کار دارم شرکت بعد یه هفته باز شده و مدیریت همه ی بخش ها عوض شده....
خداکنه روز اولی گند نزنم به روابطم با رئیس....
🌰آقای امیدوار؟
زیر میز بودم برای همین سرم خورد به بالای میز و کلا قاط زدم....
✏آخ چیزه عه بل...ب...بله؟شما؟!
🌰😂چقدر شما بامزه این!آرامش هستم☺
✏آخ آخ بله ببخشید خانم آرامش من سرم خورد به میز و...
🌰هییییع خوبین؟😨
✏من آره فقط...
🌰س..سرتون خون میاد!
✏کو ببینم؟من که حسی ندارم...
🌰😱وای خدا چه زیادههخه
✏این؟این شربت آلبالوئه رو میز بوده چپه شده رو سرم😐
🌰وای ترسیدم😖
✏شرمنده،کاری داشتین؟
🌰فقط خواستم بگم مدیریت جدید اومدن،من برم یه آب قند بخورم.بااجازه،ببخشید😞😣
✏خواهش م...
از کنارم که رد شد اون موهای بلوطی-خرمایی رنگش که زیر نور آفتاب طلایی میشه صورتم رو نوازش کرد....خیلی وقته شیفته ی این دختر شدم...
💛معماری....
✏بله؟!
💛من فقط گفتم معماری😐
✏آهان بله آخه مدرک من طراحی معماری هستش برای همون...
💛پس تو جناب امیدواری درست میگم؟
✏بله خودمم،امیدِ امیدوار و شما؟(کشف هویت)
💛فیلیکس آگرست
✏پسر فیل؟
💛فیل؟انگار خیلی به پدرم نزدیکی!
✏آهه چیزه خب...
💛پس باید کاربلد باشی!یکم از خودت بگو...
✏چراکه نه....!
💛فقط قبلش، فکر کنم شربت آلبالو ریخته رو سرت😂
✏اوپس!بااجازه من برم WC خودمو درست کنم بیام😣
از زبان خانم آرامش...
وای خدایی سکته کردم!
💙آرامِ آرامش؟
🌰بله؟
💙آدریانا هستم...دختر گابریل آگرست😊
🌰آههه بله رئیس!😣
💙آروم باش میتونی منو آدریانا صدا کنی
🌰م..ممنون☺
💙از خودت برام بگو! 
🌰جچشششم😣😣😣😊☺😣😖😞😐
خب گایز طولانی تر نشد چون از حموم اومدم رفتم ت حیاط  یکم سرماخوردم و الان قرص خواب آور میل نمودم انشاالله از فردا طولانی ترش میکنم شب خوش😖☺😍