رمان 💖♥مریکت♥💖 پارت 11
سیلام 😄👋
با پارت جدید اومدم 😎
افراد زیر ۱۳ سال نرن ادامههههه 😐 تاکید میکنم نرینننننننن ادامهههههههه برا سنتون بده 😁
راستی رمز پارت قبلو تو نظراتش دادم 😁
برین ایدومه 😂
I was five and he was six We rode on horses made of sticks
پنج ساله بودم و اون شیش ما اسب های چوبیمون رو می تازوندیم
He wore black and I wore white… He would always win the fight
اون سیاه می پوشید و من سپید اون همیشه توی جنگ برنده بود
Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground
اون به من شلیک می کرد بنگ بنگ من به زمین می خوردم… بنگ بنگ
Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down
اون صدای مهیب؛ بنگ بنگ عشق من بهم شلیک می کرد بنگ بنگ
Seasons came and changed the time When I grew up; I called him mine
فصل ها هی اومدن و زمونه عوض شد وقتی که بزرگ شدم گفتم بهش که تو مال منی
?He would always laugh and say Remember when we used to play
اون همیشه می خندید و می گفت؛ بازی هامونو یادت میاد؟
Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground
من بهت شلیک می کردم بنگ بنگ تو می افتادی زمین بنگ بنگ
Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down
اون صدای مزخرف! بنگ بنگ من همیشه بهت شلیک می کردم… بنگ بنگ
Music played; and people sang Just for me… the church bells rang
موزیک نواخته شد آدم ها آواز خوندند کلیسا فقط واسه من ناقوس زد
Now he’s gone; I don’t know why And till this day sometimes I cry
حالا اون رفته و من نمی دونم چرا و تا این روز بعضی وقتا؛ می زنم زیر گریه
He didnt even say goodbye… He didnt take the time to lie
اون حتی یه خداحافظی هم نکرد حتی وقتی هم نگذاشت تا دروغی بگه
Bang bang! he shot me down… Bang bang! I hit the ground
اون به من شلیک می کرد بنگ بنگ من به زمین می خوردم… بنگ بنگ
Bang bang! that awful sound… Bang bang! my baby shot me down
اون صدای مهیب بنگ بنگ عشق من بهم شلیک می کرد
من : بنگ بنگ عرررررررررر 😍😍
شما : 😐
از زبان مرینت :
اون منو کشوند سمت خودش و بوسیدم 😮
(نورو : عرررررررررررررررررررررررر من : این ادرینت شیپر وجی دوممه 😣 )
ولی خدااااااااا 😨😨😨
ا...ادرین 😮
یس هانی ❤
میشه بریم خونه من ؟
چرا هانی ؟ پارتیه بده ؟ اگه بده با یه سوت اونجوری که میخوایش میکنمش ❤(نکته : ادرین هنو مسته 😨)
نه نه پارتیه خوبیه 😅 فقط من کمی خستم و خوابم میاد 😄😄
راستش بهش دروغ گفتم چون میخواستم بریم خونه تا کمکش کنم 😭😭
پارت تمومه 😐
ناه تموم نی 😁
:
اگه خوابت میاد بیا بغلم بخواب هانی ❤
هاه 😨😨😨
تو دلم جیغ بلندی کشیدم مثل : جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغعغغ
چیزی شده هانی ؟
چ..چی نه...هه هه هه هه 😅
خوبه پس بیا بغلم بخواب ❤
ها..نه ممنونم اخه میدونی اینجا سرو صدا زیاده نمیتونم بخوابم 😅😅
خعلی اسرار به رفتن داری هانی 😐 ولی من نمیام 😐 درزمن از این نوشیدنی بخور خوشمزس 🍷
او نه بازم داشت مشروب میخورد 😭
باید میبوردمش خونه برا همین بهش گفتم
اخ ادرین 😭 ...
چیشده هانی ؟
ادرین دلم درد میکنه منو ببر خونه
(مرینت از لایلا هم رد شد انقدر به ادرین تو این پارتی دروغ گفت )
اوکی هانی 😘
از پارتی رفتیم بیرون و اون تبدیل شد 🐾
بعد از تبدیل ادرین به کت ترس تمام وجودمو گرفت 😨
اونقدر حالش بد بود تلو تلو میخورد 😨
اگه تو راه بیفته به فنا میریم برا همین بهش گفتم که :
ادرین چیز ینی کت...
بله هانی ؟
ببین باید قول بدی از این چیزی که میبینی شکه نشی باشه ؟
باشه 😐
تیکی خال ها روشن 🐞
اها پس تو لیدی باگی 😐🐾
هاه 😮 شکه نشدی از بس حالت بده 😐 بیا بریم خونه من 😐🐞
باشه خانمم....
اینبار تموم 😐💄
بعدی هفت نظر و چهار لایک
بابای 😄👋